سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

شهادت حضرت علی اصغر علیه السلام

شاعر : حسین شهریاری
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
قالب شعر : مثنوی

چـشمِ بـیـدارِ من و باز، شبی طولانی            باز من بودم و حـیرانی و سرگـردانی

خسته بودم، دلم از عالم و آدم پُـر بود            از سـیاهیِ دلِ اهلِ زمین دلـخـور بود


می‌شنیدم همه جا غربت فریادی را...            ناگهان از همه سو، گریۀ نـوزادی را

عطرِ مظلومیـتش دور و برم می‌پیچید            گریۀ مـلـتـمسـش توی سرم می‌پـیچـید

می‌شنـیـدم همه جا غربت فـریادش را            چشم بستم که زِ خـاطر ببرم یادش را

چشم بستم «وَ به رویای غریبی رفتم»            خواب دیدم که به صحرای غریبی رفتم

بـوی پیـمان شکـنی از همه جا می‌آمد            از سراپـای زمین بـوی بـلا می‌آمد...

ناگهان گوشِ دلم پُر شد از آهنگی تلخ            خستگی بود و صدای عطش و جنگی تلخ

چشمم افتاد به مردی که دودستش پُر بود            مرد، از دستِ اهالیِ زمین دلخور بود

روی دستش پسرش بود که سربازش بود            آخرین یار پدر، لحظۀ پروازش بود...

تیر برخواست که آرام کـند کودک را            تا که سیـراب کند حـنجـرۀ کوچک را

بعد از آن تیر سه سر بود و گلویی پاره            چشمِ حیران پدر بود و گـلویی پاره...

گـفت: رفـتی دل بابای تو تـنهـاتـر شد            از همین لحظه که رفتی پدرت بی‌سر شد

کاسۀ عـمـرِ پـدر بی‌تـو به سـر می‌آید            ساعـتـی منـتـظرم بـاش... پـدر می‌آید

چـشـم او بسته شد و گـریـۀ او بند آمد            ناگهـان بر لـبـش انگار که لبخـنـد آمد

گریه‌اش قـطع شد اما شده چـشمانم تَر            چشم وا کردم و گفتم: مددی یا اصغر

نقد و بررسی

بیت زیر جهت انتقال بهتر معنای شعر تغییر داده شد، زیرا استعارۀ کلمه رقصیدن غالبا برای لطافت بکار برده می شود که در اینجا کاربرد ندارد



تـیـر رقـصیـد که آرام کـنـد کودک را            تا ک سیراب کند حـنجـرۀ کوچک را



موضوع سه شعبه بودن تیر در کتب و منابع معتبر تاریخی نیامده است.



بعد از آن تیر سه سر بود و گلویی پاره            چشمِ حیران پدر بود و گـلویی پاره...